تقریباً هیچ یک از این عناوین، در کتب فقهی، موضوع بحث مستقل فقهی قرار نگرفتهاند و یا به بداهتشان واگذار شدهاند و یا اینکه صرفاً بحثی مختصر و جزئی پیرامون آن صورت گرفته است؛ بحثی که معمولاً نه آن عنوان را بهدرستی توضیح داده است و نه ادله و نظریات پیرامون حکم فقهی آن را بهصورت کامل کاویده است. بحثهای اینگونهای، هم به باحث، این تصور را القا میکند که موضوع بهدرستی بررسی شده و لذا نیاز به بحث مجدد و مستوفا ندارد و هم به دلیل پیش گرفته، زوایای گوناگون عنوان، ابعاد معاصر آن و نازکاندیشیهای نو پیرامون آن، انجام نمیشود.
تقریباً هیچ یک از این عناوین، در کتب فقهی، موضوع بحث مستقل فقهی قرار نگرفتهاند و یا به بداهتشان واگذار شدهاند و یا اینکه صرفاً بحثی مختصر و جزئی پیرامون آن صورت گرفته است؛ بحثی که معمولاً نه آن عنوان را بهدرستی توضیح داده است و نه ادله و نظریات پیرامون حکم فقهی آن را بهصورت کامل کاویده است. بحثهای اینگونهای، هم به باحث، این تصور را القا میکند که موضوع بهدرستی بررسی شده و لذا نیاز به بحث مجدد و مستوفا ندارد و هم به دلیل پیش گرفته، زوایای گوناگون عنوان، ابعاد معاصر آن و نازکاندیشیهای نو پیرامون آن، انجام نمیشود.
آیت الله ابوالقاسم علیدوست
حکم فعل هنری، از استحباب، آغاز و به وجوب میرسد
قرآن، یک هنر مجسم است اخلاق اهلبیت، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه نیز هنر است. دعای کمیل، مناجات شعبانیه، دعای خمسه عشر، از نظر نثر فاخر و محتوای فخیم، یک هنر و اثر هنری هستند. ازاینرو، این اثرها پدیدههایی «مِنَ الاسلام» اما «للانسان» هستند. نگاه اسلام به این هنرها نمیتواند نگاهی بیطرف باشد و حداقل استحباب است؛ یعنی در مورد خلق نهجالبلاغه، اگر عناوین ثانوی آن را واجب نکند، بهیقین، حکم، استحباب است. خلق نهجالبلاغه و دعای کمیل نیز مستحب خواهد شد.
آیت الله محمد عندلیب همدانی
هنر، نه قابلیت جواز دارد و نه استحباب!
هنر گره با زیبایی خورده است و زیبایی یکی از کمینگاههای شیطان است. اگر خداوند فرمود: «إنَّ اللهَ جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمال»، به این معنای نیست که خداوند متعال، هر کسی که زیبا است را دوست دارد؛ بلکه چهبسا چیزهایی زیبا باشد و ما هم آنها را زیبا ببینیم اما شارع آنها را زیبا نبیند. البته اگر دلیل دیگری بر استحباب هنر وجود داشته باشد، قابلبررسی است؛ اما اینکه با این روایت بخواهیم کف فعالیتهای هنری را استحباب بدانیم نادرست است؛ زیرا شارع جمال را صرفاً در محدودهای که امضا نموده قبول کرده است، نه بهصورت مطلق.
حجت الاسلام و المسلمین محمد کاظم حقانی فضل
آیا تأسیس اصل در حکم فقهی فعل هنری، ممکن است؟
تعیین اصل اوّلی در فقه هنر، وابسته به تعیین و اتخاذ یک مبنای مهم است؛ و آن، تعیین دایره ملاکگرایی و نصگرایی و بلکه ظاهرگرایی در فهم شریعت و دستکم در فقه هنر است؛ زیرا آثار هنری گاه صرفاً با بدن انجام میشوند مثل پانتومیم و رقص و پرفورمنسها، گاه با کلمه تنها مثل شعر و قصه، گاه با بدن و کلمه مثل تئاتر، و گاه با ابزار مثل موسیقی، و گاه با ترکیبی از همه اینها و پدیدههای جدیدتر مثل سینما. روشن است که هر گروه از این افعال، ملازماتی متفاوت از گروه دیگر دارند. در شعر و قصه، آنچه ملاک ارزشگذاری است معنای کلمات است که دایرهای بسیار گسترده دارد؛ ولی در غنا با تعریف رایج، اصولاً ملاکی به جز عنوان غنا نمیتوان یافت.
آیت الله ابوالقاسم علیدوست
حکم فعل هنری، از استحباب، آغاز و به وجوب میرسد
قرآن، یک هنر مجسم است اخلاق اهلبیت، نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه نیز هنر است. دعای کمیل، مناجات شعبانیه، دعای خمسه عشر، از نظر نثر فاخر و محتوای فخیم، یک هنر و اثر هنری هستند. ازاینرو، این اثرها پدیدههایی «مِنَ الاسلام» اما «للانسان» هستند. نگاه اسلام به این هنرها نمیتواند نگاهی بیطرف باشد و حداقل استحباب است؛ یعنی در مورد خلق نهجالبلاغه، اگر عناوین ثانوی آن را واجب نکند، بهیقین، حکم، استحباب است. خلق نهجالبلاغه و دعای کمیل نیز مستحب خواهد شد.
آیت الله محمد عندلیب همدانی
هنر، نه قابلیت جواز دارد و نه استحباب!
هنر گره با زیبایی خورده است و زیبایی یکی از کمینگاههای شیطان است. اگر خداوند فرمود: «إنَّ اللهَ جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمال»، به این معنای نیست که خداوند متعال، هر کسی که زیبا است را دوست دارد؛ بلکه چهبسا چیزهایی زیبا باشد و ما هم آنها را زیبا ببینیم اما شارع آنها را زیبا نبیند. البته اگر دلیل دیگری بر استحباب هنر وجود داشته باشد، قابلبررسی است؛ اما اینکه با این روایت بخواهیم کف فعالیتهای هنری را استحباب بدانیم نادرست است؛ زیرا شارع جمال را صرفاً در محدودهای که امضا نموده قبول کرده است، نه بهصورت مطلق.
حجت الاسلام و المسلمین محمد کاظم حقانی فضل
آیا تأسیس اصل در حکم فقهی فعل هنری، ممکن است؟
تعیین اصل اوّلی در فقه هنر، وابسته به تعیین و اتخاذ یک مبنای مهم است؛ و آن، تعیین دایره ملاکگرایی و نصگرایی و بلکه ظاهرگرایی در فهم شریعت و دستکم در فقه هنر است؛ زیرا آثار هنری گاه صرفاً با بدن انجام میشوند مثل پانتومیم و رقص و پرفورمنسها، گاه با کلمه تنها مثل شعر و قصه، گاه با بدن و کلمه مثل تئاتر، و گاه با ابزار مثل موسیقی، و گاه با ترکیبی از همه اینها و پدیدههای جدیدتر مثل سینما. روشن است که هر گروه از این افعال، ملازماتی متفاوت از گروه دیگر دارند. در شعر و قصه، آنچه ملاک ارزشگذاری است معنای کلمات است که دایرهای بسیار گسترده دارد؛ ولی در غنا با تعریف رایج، اصولاً ملاکی به جز عنوان غنا نمیتوان یافت.
آیت الله سید مجتبی نورمفیدی
اصل در هنر، استحباب است!
تعیین اصل اوّلی در فقه هنر، وابسته به تعیین و اتخاذ یک مبنای مهم است؛ و آن، تعیین دایره ملاکگرایی و نصگرایی و بلکه ظاهرگرایی در فهم شریعت و دستکم در فقه هنر است؛ زیرا آثار هنری گاه صرفاً با بدن انجام میشوند مثل پانتومیم و رقص و پرفورمنسها، گاه با کلمه تنها مثل شعر و قصه، گاه با بدن و کلمه مثل تئاتر، و گاه با ابزار مثل موسیقی، و گاه با ترکیبی از همه اینها و پدیدههای جدیدتر مثل سینما. روشن است که هر گروه از این افعال، ملازماتی متفاوت از گروه دیگر دارند. در شعر و قصه، آنچه ملاک ارزشگذاری است معنای کلمات است که دایرهای بسیار گسترده دارد؛ ولی در غنا با تعریف رایج، اصولاً ملاکی به جز عنوان غنا نمیتوان یافت.
حجت الاسلام و المسلمین سیف الله صرامی
اصل اولی در هنر، حلّیّت است
در ادله فقهی نیز جایی ندیدیم که یک هنر به لحاظ هنر بودن، مورد تشویق قرار گرفته باشد. البته از سرودن شعر توسط اهلبیت علیهمالسلام (اگر ثابت شود)، یا سرودن آن، در مرئی و مسمع ایشان و عدم نهی از آن، استفاده میشود که این کار جایز است؛ اما استفاده استحباب و مرغوبفیه بودنِ آن، نیاز به قراین بیشتری دارد.
حجت الاسلام و المسلمین یاسر امینیان
عناوین اولی، ثانوی و حکومتی، در حُرمت آثار هنری
اگر چه حرمت لهو به معنای هر کاری که غرض عقلایی خاصی را دنبال نمیکند و بهقصد لذت انجام میشود، فتوای شاذی محسوب میشود؛ اما اگر تعریف فوق را با قید «همراه شدن با شادی و فرح شدید» در نظر بگیریم، در آن صورت، چنین فتوایی منحصربهفرد نیست و میتواند بر رقص و موسیقی یا دیگر هنرهایی که چنین حس و حالی را ایجاد کند منطبق شود.
آیت الله سید مجتبی نورمفیدی
اصل در هنر، استحباب است!
تعیین اصل اوّلی در فقه هنر، وابسته به تعیین و اتخاذ یک مبنای مهم است؛ و آن، تعیین دایره ملاکگرایی و نصگرایی و بلکه ظاهرگرایی در فهم شریعت و دستکم در فقه هنر است؛ زیرا آثار هنری گاه صرفاً با بدن انجام میشوند مثل پانتومیم و رقص و پرفورمنسها، گاه با کلمه تنها مثل شعر و قصه، گاه با بدن و کلمه مثل تئاتر، و گاه با ابزار مثل موسیقی، و گاه با ترکیبی از همه اینها و پدیدههای جدیدتر مثل سینما. روشن است که هر گروه از این افعال، ملازماتی متفاوت از گروه دیگر دارند. در شعر و قصه، آنچه ملاک ارزشگذاری است معنای کلمات است که دایرهای بسیار گسترده دارد؛ ولی در غنا با تعریف رایج، اصولاً ملاکی به جز عنوان غنا نمیتوان یافت.
حجت الاسلام و المسلمین سیف الله صرامی
اصل اولی در هنر، حلّیّت است
در ادله فقهی نیز جایی ندیدیم که یک هنر به لحاظ هنر بودن، مورد تشویق قرار گرفته باشد. البته از سرودن شعر توسط اهلبیت علیهمالسلام (اگر ثابت شود)، یا سرودن آن، در مرئی و مسمع ایشان و عدم نهی از آن، استفاده میشود که این کار جایز است؛ اما استفاده استحباب و مرغوبفیه بودنِ آن، نیاز به قراین بیشتری دارد.
حجت الاسلام و المسلمین یاسر امینیان
عناوین اولی، ثانوی و حکومتی، در حُرمت آثار هنری
اگر چه حرمت لهو به معنای هر کاری که غرض عقلایی خاصی را دنبال نمیکند و بهقصد لذت انجام میشود، فتوای شاذی محسوب میشود؛ اما اگر تعریف فوق را با قید «همراه شدن با شادی و فرح شدید» در نظر بگیریم، در آن صورت، چنین فتوایی منحصربهفرد نیست و میتواند بر رقص و موسیقی یا دیگر هنرهایی که چنین حس و حالی را ایجاد کند منطبق شود.
استاد ارجمند عباس رفعتی نائینی
لهو حق، لهو باطل؛ مسئله این است!
اختلاف در حکم مسئله نیز وجود دارد که آیا لهو حرام است یا حرام نیست و مثلاً کراهت دارد. این اختلافات بیشتر بهخاطر اختلاف در موضوعشناسی لهو و مفهوم لهو است. اگر فقها درباره موضوعشناسی لهو و مفهوم لهو به یک ادبیات مشترکی میرسیدند شاید این مقدار اختلاف در حکم و قول به حرمت یا کراهت لهو وجود نمیداشت.
استاد ارجمند حسن معلمی
اگر «حسامالدین سراج» در مجلس لهوولعب بخواند حرام است!
صرف اینکه کسی حواسش به خدا نباشد حرام نیست. بسیاری از کارهای ما با یاد خدا همراه نیست؛ مگر میشود قائل بود که لهوی و حرام است؟ هر کاری که میکنیم با یاد خدا انجام میدهیم؟ بله، اگر یک امر لهوی، شما را از مسیر إلی الله، انجام واجبات و ترک محرّمات باز میدارد آن حرام میشود؛ اما صرف اینکه شما به یاد خدا نیستید یا حواستان به خدا نیست، دلیل بر حرمت نخواهد بود. افراد بسیار کمی وجود دارند که در تمام شبانهروز به یاد خدا باشند.
مصطفی قناعتگر
بر روی «لهو»، حساب نکنید!
فقیهان و پژوهشگران عصر ما این امکان را داشتهاند که با بهرهگیری از تلاشهای ارجمندانه فقیهان ادوار متقدم، میانی و متأخر، بهرهگیری از ابزارهای نوینِ جستجو (در لغت، آیات، تفاسیر، روایات، ادله فقیهان) و واکاوی تجدیدنظرطلبانه و دور از هراس دیدگاههای سلفِ عالیقدر، در رویکردها و روشهای استنباط پیشین در حوزه مسئله لهو به صواب نزدیکتر شوند. اینهمه یک سو؛ از دیگر سو و با نظر به کارکردهای متعالی، اخلاقمدار و دینرواج آثار هنری در زمانه ما، تردیدها در تطبیقِ همان حوزه لهوِ حرام بر مصادیق هنری نیز افزایش و حتی گاهی به نفعِ جواز، از بین رفته است.
استاد ارجمند عباس رفعتی نائینی
لهو حق، لهو باطل؛ مسئله این است!
اختلاف در حکم مسئله نیز وجود دارد که آیا لهو حرام است یا حرام نیست و مثلاً کراهت دارد. این اختلافات بیشتر بهخاطر اختلاف در موضوعشناسی لهو و مفهوم لهو است. اگر فقها درباره موضوعشناسی لهو و مفهوم لهو به یک ادبیات مشترکی میرسیدند شاید این مقدار اختلاف در حکم و قول به حرمت یا کراهت لهو وجود نمیداشت.
استاد ارجمند حسن معلمی
اگر «حسامالدین سراج» در مجلس لهوولعب بخواند حرام است!
صرف اینکه کسی حواسش به خدا نباشد حرام نیست. بسیاری از کارهای ما با یاد خدا همراه نیست؛ مگر میشود قائل بود که لهوی و حرام است؟ هر کاری که میکنیم با یاد خدا انجام میدهیم؟ بله، اگر یک امر لهوی، شما را از مسیر إلی الله، انجام واجبات و ترک محرّمات باز میدارد آن حرام میشود؛ اما صرف اینکه شما به یاد خدا نیستید یا حواستان به خدا نیست، دلیل بر حرمت نخواهد بود. افراد بسیار کمی وجود دارند که در تمام شبانهروز به یاد خدا باشند.
مصطفی قناعتگر
بر روی «لهو»، حساب نکنید!
فقیهان و پژوهشگران عصر ما این امکان را داشتهاند که با بهرهگیری از تلاشهای ارجمندانه فقیهان ادوار متقدم، میانی و متأخر، بهرهگیری از ابزارهای نوینِ جستجو (در لغت، آیات، تفاسیر، روایات، ادله فقیهان) و واکاوی تجدیدنظرطلبانه و دور از هراس دیدگاههای سلفِ عالیقدر، در رویکردها و روشهای استنباط پیشین در حوزه مسئله لهو به صواب نزدیکتر شوند. اینهمه یک سو؛ از دیگر سو و با نظر به کارکردهای متعالی، اخلاقمدار و دینرواج آثار هنری در زمانه ما، تردیدها در تطبیقِ همان حوزه لهوِ حرام بر مصادیق هنری نیز افزایش و حتی گاهی به نفعِ جواز، از بین رفته است.
حجتالاسلام و المسلمین سید علیرضا حسینی
در هنر اصیل، هیچ عمل لغوی وجود ندارد!
در تمام ادله شرعی، تا آنجا که استقرا کردیم و استقرای ما نیز تام بوده است، دلیلی که مُثبت حرمت لغو باشد را ندیدیم؛ لذا هیچ دلیل شرعی بر حرمت لغو وجود ندارد. این مطلب را به طور قاطع میگویم. بله، ممکن است یک کار، از حیث دیگری حرام باشد، مثل نگاه به نامحرم، اما از حیث لغویت، هیچ دلیلی بر حرمت وجود ندارد. اما دررابطهبا کراهت و عدم رجحان لغو، باتوجهبه آیات شریفه قرآن و استنباطات فقها و فهم ما بهعنوان یک طلبه کوچک، نهی تنزیهی و کراهت را میتوان استفاده کرد.
حجت الاسلام و المسلمین سید نورالدینشریعتمدار جزایری
دلیلی بر حرمت مطلق لغو وجود ندارد
در برخی روایات، لغو بر امور حرامی مانند موسیقی حرام، قمار یا غیبت تطبیق شده است، لکن این از باب تطبیق مفهوم بر مصداق است؛ وگرنه در روایات دیگری از امیرالمؤمنین، لغو به عمل بیهوده معنا شده است؛ امری که نشانگر آن است که تفسیر آن به موسیقی حرام و قمار و غیبت، صرفاً از باب تطبیق مفهوم بر مصداق بوده است.
حجت الاسلام دکتر علی شریفی
ماجرای «لغو» و حرمت آثار هنری!
حرمت لهو بهصورت مطلق، دلیل ندارد؛ چون لهو در لغت، به معنای مطلق بازی کردن است که مصداق حرکات بدون غرض عقلائی است، و تردیدی نیست که مطلق بازی و حرکات بدون غرض عقلائی حرام نیست. مشهور و سیره نیز مؤید این مطلب است که در هیچ عصری، فقها، مطلق بازی و حرکات بدون غرض عقلائی را حرام نمیدانستهاند. بنابراین، باید مراد از لهو حرام، لهو بَطَری باشد که به معنای شادی خیلی شدید است؛ مثل رقص، کف زدن و بازی با آلات لهوی.
حجتالاسلام و المسلمین سید علیرضا حسینی
در هنر اصیل، هیچ عمل لغوی وجود ندارد!
در تمام ادله شرعی، تا آنجا که استقرا کردیم و استقرای ما نیز تام بوده است، دلیلی که مُثبت حرمت لغو باشد را ندیدیم؛ لذا هیچ دلیل شرعی بر حرمت لغو وجود ندارد. این مطلب را به طور قاطع میگویم. بله، ممکن است یک کار، از حیث دیگری حرام باشد، مثل نگاه به نامحرم، اما از حیث لغویت، هیچ دلیلی بر حرمت وجود ندارد. اما دررابطهبا کراهت و عدم رجحان لغو، باتوجهبه آیات شریفه قرآن و استنباطات فقها و فهم ما بهعنوان یک طلبه کوچک، نهی تنزیهی و کراهت را میتوان استفاده کرد.
حجت الاسلام و المسلمین سید نورالدینشریعتمدار جزایری
دلیلی بر حرمت مطلق لغو وجود ندارد
در برخی روایات، لغو بر امور حرامی مانند موسیقی حرام، قمار یا غیبت تطبیق شده است، لکن این از باب تطبیق مفهوم بر مصداق است؛ وگرنه در روایات دیگری از امیرالمؤمنین، لغو به عمل بیهوده معنا شده است؛ امری که نشانگر آن است که تفسیر آن به موسیقی حرام و قمار و غیبت، صرفاً از باب تطبیق مفهوم بر مصداق بوده است.
حجت الاسلام دکتر علی شریفی
ماجرای «لغو» و حرمت آثار هنری!
حرمت لهو بهصورت مطلق، دلیل ندارد؛ چون لهو در لغت، به معنای مطلق بازی کردن است که مصداق حرکات بدون غرض عقلائی است، و تردیدی نیست که مطلق بازی و حرکات بدون غرض عقلائی حرام نیست. مشهور و سیره نیز مؤید این مطلب است که در هیچ عصری، فقها، مطلق بازی و حرکات بدون غرض عقلائی را حرام نمیدانستهاند. بنابراین، باید مراد از لهو حرام، لهو بَطَری باشد که به معنای شادی خیلی شدید است؛ مثل رقص، کف زدن و بازی با آلات لهوی.
حجتالاسلام و المسلمین سید علیرضا حسینی
در هنر اصیل، هیچ عمل لغوی وجود ندارد!
در تمام ادله شرعی، تا آنجا که استقرا کردیم و استقرای ما نیز تام بوده است، دلیلی که مُثبت حرمت لغو باشد را ندیدیم؛ لذا هیچ دلیل شرعی بر حرمت لغو وجود ندارد. این مطلب را به طور قاطع میگویم. بله، ممکن است یک کار، از حیث دیگری حرام باشد، مثل نگاه به نامحرم، اما از حیث لغویت، هیچ دلیلی بر حرمت وجود ندارد. اما دررابطهبا کراهت و عدم رجحان لغو، باتوجهبه آیات شریفه قرآن و استنباطات فقها و فهم ما بهعنوان یک طلبه کوچک، نهی تنزیهی و کراهت را میتوان استفاده کرد.
حجت الاسلام و المسلمین سید نورالدینشریعتمدار جزایری
دلیلی بر حرمت مطلق لغو وجود ندارد
در برخی روایات، لغو بر امور حرامی مانند موسیقی حرام، قمار یا غیبت تطبیق شده است، لکن این از باب تطبیق مفهوم بر مصداق است؛ وگرنه در روایات دیگری از امیرالمؤمنین، لغو به عمل بیهوده معنا شده است؛ امری که نشانگر آن است که تفسیر آن به موسیقی حرام و قمار و غیبت، صرفاً از باب تطبیق مفهوم بر مصداق بوده است.
حجت الاسلام دکتر علی شریفی
ماجرای «لغو» و حرمت آثار هنری!
حرمت لهو بهصورت مطلق، دلیل ندارد؛ چون لهو در لغت، به معنای مطلق بازی کردن است که مصداق حرکات بدون غرض عقلائی است، و تردیدی نیست که مطلق بازی و حرکات بدون غرض عقلائی حرام نیست. مشهور و سیره نیز مؤید این مطلب است که در هیچ عصری، فقها، مطلق بازی و حرکات بدون غرض عقلائی را حرام نمیدانستهاند. بنابراین، باید مراد از لهو حرام، لهو بَطَری باشد که به معنای شادی خیلی شدید است؛ مثل رقص، کف زدن و بازی با آلات لهوی.
حجت الاسلام و المسلمین علی نهاوندی
دلیل بر حرمت مطلق لعب نداریم
در عصر علوی و نبوی، یعنی عصر شارع، ما چیزی به معنای هنرهایی که امروز از آنها تحت عنوان هنرهای زیبا نام میبریم نداشتیم. در عصر گذشته، هنرها صرفاً هنرهای کاربردی بودهاند؛ یعنی هنرهایی که از آنها در محیط زندگی استفاده میشده است، مثل زیلوهایی که بهعنوان زیرانداز و فرش زیر پا میانداختند که بعدها اینها تحت عنوان صنایع هنری و یا هنرهای دستی قرار گرفته است. در آن دوران حتی مجسمهسازی و موسیقی نیز تحت عنوان هنر تلقّی نمیشد. جالب اینجاست که در گذشته به اموری مانند بازیهای مباح بچهگانه یا مسابقات سوارکاری و تیراندازی و کارهایی مثل کبوتربازی، لعب گفته میشده درحالیکه هیچ یک از اینها، بهعنوان هنر تلقی نمیشوند.
دکتر محمود حکمت نیا
لعب به معنای بیهودگی و بیخاصیت بودن نیست!
با آن مقداری من گشتم، باید گفت بیشتر فقها بر روی لهو بحث کردهاند نه لعب. بسیاری از آیات و روایات نیز درصدد بیان احکام اخلاقی یا فقهی یا حقوقی نیستند؛ بلکه در حقیقت نوع نگرش به دنیا را بیان میکنند؛ یعنی یک نوع پارادایم ذهنی ایجاد میکنند مبنی بر اینکه نگاهتان به دنیا چگونه باید باشد؛ لذا از این ادله اگر نتوانیم حکم لعب را استفاده بکنیم، به نظر میرسد دلیلی بر حرمت یا عدم رجحان آن وجود نداشته باشد. علاوه بر اینکه همانطور که عرض کردم، برای لعب، پیامدهای و انگیزههای بسیار مثبتی نیز در جامعه میتوان تصور کرد.
حجت الاسلام و المسلمین حسین ادبی
چالش عنوان «لعب» در حرمت آثار هنری!
امکان دارد اثر مذکور، دارای اضلال فعلی هم نباشد، اما به دلیل وجود اضلال شأنی، حکم به حرمت آن شود؛ بنابراین بیهودگی و پوچی و عدم وجود هدف متعالی، شاخصی برای اضلال در نظر گرفته میشود. برایناساس، اگر یک هنر سرگرمکننده، باعث شود فردی از حالت غم و یا افسردگی بیرون بیاید و بتواند به زندگی عادی خود بازگردد، میتوان همین امر را یک هدف عقلایی برای آن در نظر گرفت و آن را از دایره لغو و لعب خارج دانست.
حجت الاسلام و المسلمین علی نهاوندی
دلیل بر حرمت مطلق لعب نداریم
در عصر علوی و نبوی، یعنی عصر شارع، ما چیزی به معنای هنرهایی که امروز از آنها تحت عنوان هنرهای زیبا نام میبریم نداشتیم. در عصر گذشته، هنرها صرفاً هنرهای کاربردی بودهاند؛ یعنی هنرهایی که از آنها در محیط زندگی استفاده میشده است، مثل زیلوهایی که بهعنوان زیرانداز و فرش زیر پا میانداختند که بعدها اینها تحت عنوان صنایع هنری و یا هنرهای دستی قرار گرفته است. در آن دوران حتی مجسمهسازی و موسیقی نیز تحت عنوان هنر تلقّی نمیشد. جالب اینجاست که در گذشته به اموری مانند بازیهای مباح بچهگانه یا مسابقات سوارکاری و تیراندازی و کارهایی مثل کبوتربازی، لعب گفته میشده درحالیکه هیچ یک از اینها، بهعنوان هنر تلقی نمیشوند.
دکتر محمود حکمت نیا
لعب به معنای بیهودگی و بیخاصیت بودن نیست!
با آن مقداری من گشتم، باید گفت بیشتر فقها بر روی لهو بحث کردهاند نه لعب. بسیاری از آیات و روایات نیز درصدد بیان احکام اخلاقی یا فقهی یا حقوقی نیستند؛ بلکه در حقیقت نوع نگرش به دنیا را بیان میکنند؛ یعنی یک نوع پارادایم ذهنی ایجاد میکنند مبنی بر اینکه نگاهتان به دنیا چگونه باید باشد؛ لذا از این ادله اگر نتوانیم حکم لعب را استفاده بکنیم، به نظر میرسد دلیلی بر حرمت یا عدم رجحان آن وجود نداشته باشد. علاوه بر اینکه همانطور که عرض کردم، برای لعب، پیامدهای و انگیزههای بسیار مثبتی نیز در جامعه میتوان تصور کرد.
حجت الاسلام و المسلمین حسین ادبی
چالش عنوان «لعب» در حرمت آثار هنری!
امکان دارد اثر مذکور، دارای اضلال فعلی هم نباشد، اما به دلیل وجود اضلال شأنی، حکم به حرمت آن شود؛ بنابراین بیهودگی و پوچی و عدم وجود هدف متعالی، شاخصی برای اضلال در نظر گرفته میشود. برایناساس، اگر یک هنر سرگرمکننده، باعث شود فردی از حالت غم و یا افسردگی بیرون بیاید و بتواند به زندگی عادی خود بازگردد، میتوان همین امر را یک هدف عقلایی برای آن در نظر گرفت و آن را از دایره لغو و لعب خارج دانست.
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم نیکدل
هیچ هنری، بهعنوان اولی، مصداق افساد نیست
اینکه متدیِّنین ما با بعضی از هنرها مانند موسیقی و هنرهای نمایشی را خیلی به رسمیّت نمیشناسند، چون تفریح و شادی و بعضی از مسائل را قبول ندارند؛ باید اولاً راستیآزمایی شود و بعد از آن، نکتههای ارتکازی که در ذهن ایشان وجود دارد نیز مورد واکاوی قرار گیرد. بالاخره این انگارهای که در ذهن ایشان وجود دارد، ناشی از برخی نکات ارتکازی است و همینجوری به وجود نیامده است.
حجت الاسلام و المسلمین محسن شیخانی
حرمت افساد، حرمت ارشادی است نه مولوی!
فارغ از اینکه بسیاری از آثار هنری – مانند: فصاحت و بلاغت، خطاطی، تذهیب، معماری و غیره – به پشتوانه قرآن کریم و روایات اسلامی پدید آمده یا رشد کرده است، بسیاری دیگر از گونههای هنری نیز در محیط نزول آیات و صدور روایات در بافت پیرامونی خاص و ویژهای پیچیده بوده است که برکندن فعل و قالب هنری از بستر معنایی آن مخل درک واقع خواهد شد؛ بهخصوص که زمینه فرهنگی آن محیط، مؤثر بر مخاطبان آشنای با آن بوده و تطبیق ادله ناظر به آن به محیط و بستری متفاوت با مخاطبانی دیگر که فرهنگی متغایر دارند، سبب دورشدن از فهم مراد شارع و قانونگذار خواهد شد.
حجت الاسلام و المسلمین علی رحمانی
«افساد» و اثر آن در حرمت آثار هنری
فارغ از اینکه بسیاری از آثار هنری – مانند: فصاحت و بلاغت، خطاطی، تذهیب، معماری و غیره – به پشتوانه قرآن کریم و روایات اسلامی پدید آمده یا رشد کرده است، بسیاری دیگر از گونههای هنری نیز در محیط نزول آیات و صدور روایات در بافت پیرامونی خاص و ویژهای پیچیده بوده است که برکندن فعل و قالب هنری از بستر معنایی آن مخل درک واقع خواهد شد؛ بهخصوص که زمینه فرهنگی آن محیط، مؤثر بر مخاطبان آشنای با آن بوده و تطبیق ادله ناظر به آن به محیط و بستری متفاوت با مخاطبانی دیگر که فرهنگی متغایر دارند، سبب دورشدن از فهم مراد شارع و قانونگذار خواهد شد.
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم نیکدل
هیچ هنری، بهعنوان اولی، مصداق افساد نیست
اینکه متدیِّنین ما با بعضی از هنرها مانند موسیقی و هنرهای نمایشی را خیلی به رسمیّت نمیشناسند، چون تفریح و شادی و بعضی از مسائل را قبول ندارند؛ باید اولاً راستیآزمایی شود و بعد از آن، نکتههای ارتکازی که در ذهن ایشان وجود دارد نیز مورد واکاوی قرار گیرد. بالاخره این انگارهای که در ذهن ایشان وجود دارد، ناشی از برخی نکات ارتکازی است و همینجوری به وجود نیامده است.
حجت الاسلام و المسلمین محسن شیخانی
حرمت افساد، حرمت ارشادی است نه مولوی!
فارغ از اینکه بسیاری از آثار هنری – مانند: فصاحت و بلاغت، خطاطی، تذهیب، معماری و غیره – به پشتوانه قرآن کریم و روایات اسلامی پدید آمده یا رشد کرده است، بسیاری دیگر از گونههای هنری نیز در محیط نزول آیات و صدور روایات در بافت پیرامونی خاص و ویژهای پیچیده بوده است که برکندن فعل و قالب هنری از بستر معنایی آن مخل درک واقع خواهد شد؛ بهخصوص که زمینه فرهنگی آن محیط، مؤثر بر مخاطبان آشنای با آن بوده و تطبیق ادله ناظر به آن به محیط و بستری متفاوت با مخاطبانی دیگر که فرهنگی متغایر دارند، سبب دورشدن از فهم مراد شارع و قانونگذار خواهد شد.
حجت الاسلام و المسلمین علی رحمانی
«افساد» و اثر آن در حرمت آثار هنری
فارغ از اینکه بسیاری از آثار هنری – مانند: فصاحت و بلاغت، خطاطی، تذهیب، معماری و غیره – به پشتوانه قرآن کریم و روایات اسلامی پدید آمده یا رشد کرده است، بسیاری دیگر از گونههای هنری نیز در محیط نزول آیات و صدور روایات در بافت پیرامونی خاص و ویژهای پیچیده بوده است که برکندن فعل و قالب هنری از بستر معنایی آن مخل درک واقع خواهد شد؛ بهخصوص که زمینه فرهنگی آن محیط، مؤثر بر مخاطبان آشنای با آن بوده و تطبیق ادله ناظر به آن به محیط و بستری متفاوت با مخاطبانی دیگر که فرهنگی متغایر دارند، سبب دورشدن از فهم مراد شارع و قانونگذار خواهد شد.
استاد ارجمند سید محمدعلی ایازی
آیا «اضلال» در هنر، قابل تصویر است؟
باتوجهبه سیستمهای اطلاعرسانی امروز، آیا اساساً ازبینبردن مطالب و کتب ضاله امکانپذیر است؟ امروزه سیستم اطلاعرسانی و نظام اطلاعرسانی متفاوت شده است و اصلاً در اختیار ما نیست که مانع انتشار چیزی بشویم. درگذشته نیز همینگونه بوده است. هم اکنون تمام کتابهایی که از قرن دوم به بعد، در رد قرآن نوشته شده است موجود است و منهدم نشده است. آنچه در باب اقوال ملاحده بوده هیچوقت از بین نرفته است و حداقل آن این است که در کتابهای اسلامی آمده و موردبحث و بررسی قرار گرفته است.
حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر صافی اصفهانی
قصهخوانی و آوازخوانی، توسط یهود ترویج میشده است!
هر دو موردی که در شأن نزول آیه گفته شده است، انواعی از هنر رایج در آن روزگار بوده است: یکی، هنر نقالی و قصهخوانی؛ و دیگری، هنر آوازخوانی. اما دو هنری که در آن مقطع وجود داشتند، رویکرد تهاجم بر علیه حقیقت و واقعیت داشته و توسط سلبریتیهایی دنبال میشده است که رؤیای انحراف افکار و قلوب مردم از شنیدن و پرداختن به سخن حق و صواب را در سر میپروراندهاند یا به گمان من، از سوی یهود فتنهگر آن روزگار یا جاهلیت مکه اجیر شده بودند که نگذارند مردم مجذوب و شیفته زیبایی و طنازی قرآن شوند.
دکتر علیرضا صالحی
«اضلال» در سرزمین هنر!
در کتب فقهی، بهتبع گزارهای دینی، از میان مصادیق هنر، به پنج مصداق شعر، نقاشی، مجسمهسازی، غنا و موسیقی بیشتر پرداخته شده است. فقهای پیشین با استناد به غلبه نگاه سلبی موجود درباره این مصادیق، بهویژه درباره تصویرگری و غنا در آموزههای دینی، بیشتر به سمت حرمت متمایل شدهاند و عمده دلیل آنها برای این حکم، «اضلال» نهفته در غرض نهایی از آنها است.
استاد ارجمند سید محمدعلی ایازی
آیا «اضلال» در هنر، قابل تصویر است؟
باتوجهبه سیستمهای اطلاعرسانی امروز، آیا اساساً ازبینبردن مطالب و کتب ضاله امکانپذیر است؟ امروزه سیستم اطلاعرسانی و نظام اطلاعرسانی متفاوت شده است و اصلاً در اختیار ما نیست که مانع انتشار چیزی بشویم. درگذشته نیز همینگونه بوده است. هم اکنون تمام کتابهایی که از قرن دوم به بعد، در رد قرآن نوشته شده است موجود است و منهدم نشده است. آنچه در باب اقوال ملاحده بوده هیچوقت از بین نرفته است و حداقل آن این است که در کتابهای اسلامی آمده و موردبحث و بررسی قرار گرفته است.
حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر صافی اصفهانی
قصهخوانی و آوازخوانی، توسط یهود ترویج میشده است!
هر دو موردی که در شأن نزول آیه گفته شده است، انواعی از هنر رایج در آن روزگار بوده است: یکی، هنر نقالی و قصهخوانی؛ و دیگری، هنر آوازخوانی. اما دو هنری که در آن مقطع وجود داشتند، رویکرد تهاجم بر علیه حقیقت و واقعیت داشته و توسط سلبریتیهایی دنبال میشده است که رؤیای انحراف افکار و قلوب مردم از شنیدن و پرداختن به سخن حق و صواب را در سر میپروراندهاند یا به گمان من، از سوی یهود فتنهگر آن روزگار یا جاهلیت مکه اجیر شده بودند که نگذارند مردم مجذوب و شیفته زیبایی و طنازی قرآن شوند.
دکتر علیرضا صالحی
«اضلال» در سرزمین هنر!
در کتب فقهی، بهتبع گزارهای دینی، از میان مصادیق هنر، به پنج مصداق شعر، نقاشی، مجسمهسازی، غنا و موسیقی بیشتر پرداخته شده است. فقهای پیشین با استناد به غلبه نگاه سلبی موجود درباره این مصادیق، بهویژه درباره تصویرگری و غنا در آموزههای دینی، بیشتر به سمت حرمت متمایل شدهاند و عمده دلیل آنها برای این حکم، «اضلال» نهفته در غرض نهایی از آنها است.
حجتالاسلاموالمسلمین مهدی شریعتی تبار
در هنر، صدق و کذب معنا ندارد!
در مسئله هنر باید توجه داشت که مبنای هنر، تخیّل و برانگیختن خیال و احساسات هست؛ لذا در هنر مبالغه صورت میگیرد و مجاز وجود دارد. اغراق و مبالغهگویی، از ویژگیهای هنر و کارهای هنری است. باتوجهبه این نکته، به نظر من، در هنر، کذب و دروغ راه ندارد. البته ممکن است فعالیت هنری از جهت دیگری مثل ترویج باطل حرام باشد، اما از جهت کذب و دروغ، حرام نخواهد بود.
حجتالاسلام سید مهدی احمدینیک
خیالانگیزی در آثار هنری، مصداق کذب نیست!
مشکل میتوان گفت که اگر کسی خیالپردازی بکند و مثلاً یکی از ارزشهای اخلاقی را در قالب یک داستان و اثر هنری ارائه کند، دروغگو تلقی شود؛ بهخصوص که استفاده از خیال – همانطور که جنابعالی اشاره کردید – یکی از ارکان یک اثر هنری است. بنابراین بسیار بعید است که کذبی که در فرهنگ اسلامی، حرام بوده و یک ضدارزش تلقی میشود بر چنین مواردی صادق باشد.
حجتالاسلاموالمسلمین مهدی شریعتی تبار
در هنر، صدق و کذب معنا ندارد!
در مسئله هنر باید توجه داشت که مبنای هنر، تخیّل و برانگیختن خیال و احساسات هست؛ لذا در هنر مبالغه صورت میگیرد و مجاز وجود دارد. اغراق و مبالغهگویی، از ویژگیهای هنر و کارهای هنری است. باتوجهبه این نکته، به نظر من، در هنر، کذب و دروغ راه ندارد. البته ممکن است فعالیت هنری از جهت دیگری مثل ترویج باطل حرام باشد، اما از جهت کذب و دروغ، حرام نخواهد بود.
حجتالاسلام سید مهدی احمدینیک
خیالانگیزی در آثار هنری، مصداق کذب نیست!
مشکل میتوان گفت که اگر کسی خیالپردازی بکند و مثلاً یکی از ارزشهای اخلاقی را در قالب یک داستان و اثر هنری ارائه کند، دروغگو تلقی شود؛ بهخصوص که استفاده از خیال – همانطور که جنابعالی اشاره کردید – یکی از ارکان یک اثر هنری است. بنابراین بسیار بعید است که کذبی که در فرهنگ اسلامی، حرام بوده و یک ضدارزش تلقی میشود بر چنین مواردی صادق باشد.
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین انصاری قمی
برخی از فقهای فعلی قم، نقاشی صورت میکشند!
شاید نمایان بودن مقداری از مو یا بر سرنهادن کلاهگیس از نگاه برخی از فقیهان جایز باشد و مردمی که این فیلمها را تماشا میکنند مقلد آن فقیهان باشند. ما باید حمل بر صحت بکنیم. بالاخره زندگی در دنیای امروز، اقتضائات خاصی دارد. در هنر نظام جمهوری اسلامی باید برخی استثنائات را در نظر بگیریم؛ یا باید بهطورکلی فیلم و تئاتر و سینما و موسیقی را کنار بگذاریم یا اینکه باید به اقتضای زمانه و اقتضای خاص جامعه، از برخی از فتاوای گذشته فقهی دست برداریم و قائل به استثنائات بشویم و بگوییم بدحجابی آنجایی که بینندگان را تحریک نکند شاید اشکالی نداشته باشد.
حسن اجرایی
جزء یا کل؟ مسئله این است!
یکی از معنادارترین چرخشها و تطورهای فقهی در موضوعات مرتبط با هنر در تاریخ فقه را میبایست گذر از نگاه جزءنگر به هنر و پذیرش هنر بهمثابه کلیتی یکپارچه و منسجم دانست که البته چنین نگاهی، همچنان در ابتدای راه خود است و تنها از سوی معدودی از فقیهان به زبان آمده و یا به وادی انتشار عمومی کشیده شده است.
چند کتاب در لهو، لعب و لغو
عناوینی که برای اثبات حرمت یک فعالیت هنری به کار میروند، گاه عناوینی خاص مانند غنا و موسیقی هستند و گاه عناوینی عام نظیر لهو، لعب، لغو، اضلال و افساد. در این نگاشته، امینالله امینی، دانشجوی دکتری جامعه المصطفی، تلاش داشته است تا گزارشی از کتابهایی که به واکاوی فقهی این عناوین پرداختهاند ارائه کند.
نمایه مقالات «عناوین حرمت در فقه هنر»
عناوینی که برای حرمت آثار هنری به کار میروند به دو دسته اختصاصی و عمومی تقسیم میشوند. عناوین اختصاصی، عناوینی هستند که تنها اختصاص به یک هنر از میان هنرها دارند و در سایر اقسام هنر جاری نیستند؛ اما عناوین عمومی، عناوینی هستند که در تمام انواع هنر قابلیت جریان دارند اگرچه ممکن است اختصاص به باب فقه هنر نیز نداشته و در سایر ابواب فقهی نیز کاربرد داشته باشند؛ عناوینی از قبیل: لهو، لعب، اضلال، افساد و… . در زیر به مقالاتی که به بررسی این عناوین پرداختهاند اشاره میکنیم.